خنده هایم بوی تردید مکرر میدهند
بغض هایم وعده ی یک روز بهتر میدهند
آس و پاسِ بی کسی های خودم گردیده ام
آرزوهایم فقط ، هی زخم بستر میدهند
در سکوتم صد صدای جیغ مدفون گشته است
غصه هایم خود فقط ده جلد دفتر میدهند
کافه ها را با تو من آنقدر "بی هم" رفته ام
قهوه مان را بی شکر هر بار از بر میدهند
کوچه ها بعد از تو با من هی غریبی میکنند
هر سری من را مجال گریه کمتر میدهند
گرچه که بعد از تو هم چن(د) بار خندیدم ولی
خنده هایم بوی تردید مکرر میدهند
#محمد_لالوی
۲۹/۸/۹۵
- mohamad lalavi
- شنبه ۲۹ آبان ، ۲۳:۰۲ ب.ظ
- بازدید : ۳۹۰