تمام آن خوشی هایم همین بود
که عمرم در پی احیای دین بود
چو کبریتی که در انبار باروت
که دینم از سر ترسم عجین بود
شب و روزم ریا و ریش و تسبیح
و آن لذت که با پستی قرین بود
نه حتی چوب دست حضرت حق
مرا با این فضایل کی کمین بود؟
به قدری غرق دنیا بودم انگار
مرا حتی نمردن هم یقین بود
و در آخر که برد ما را به یک باد
که آن چوب خدا ما را چنین بود
نه یک آدم به خود آمد ز این باد
نه تغییری به روی این زمین بود
محمد لالوی
۹/۱۰/۹۴
https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad
- mohamad lalavi
- چهارشنبه ۹ دی ، ۲۲:۲۶ ب.ظ
- بازدید : ۳۸۰
تعداد نظرات این پست ۲ است ...
محمد فائزی فرد
۰۹ دی ۹۴ ، ۲۲:۵۶
وبسایت
خیلی خوب بود. احسنت
خصوصا بیت تعلیمی اخر.
دست شما درد نکنه
خصوصا بیت تعلیمی اخر.
دست شما درد نکنه

خواهش میکنم دوست عزیز