چند روز به عید است و دلم ملجأ غمهاست
جنگی نه چنان جنگ درونم پی غوغاست
هفت سین دلم ریخته در هم که چنینم
"من" بی تو درون خودم انگار که تنهاست
صد سال اگر هم برود فرق ندارد
از دل نرود انکه در این دیده نه پیداست
حالی نه به من مانده و نه شور جدیدیست
عمریست دلم در پی آن شنبه ی فرداست
ابری که دلیل همه ی بغض من آن است
یک ذره از این ساحل مواجی ی دریاست
عید است و دلم پیش بهاریست که گم شد
عمریست که اینجام و دلم یکسره آنجاست
#محمد_لالوی
۲۶/۱۲/۹۵
- mohamad lalavi
- پنجشنبه ۲۶ اسفند ، ۲۱:۳۷ ب.ظ
- بازدید : ۴۱۰
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید