خانه ای خواهم ساخت
نه از آن قایق ها
نه از آنها که چنان
پشت دریا بتوان پیدا کرد
پی و بامش همه عشق
پس هر زلزله ای مهر تراود
در و دیوار تماما همه
خُمخانه شود
مجلسی بهر طَرَب باشد و من
همه ام اسم تو باشد به زبان
شب و روزم پی این
بهر زیان
خانه ای خواهم ساخت
روی هر پنجره اش
موج امید
گرمی ی جان
تا فراسوی زمان
خنده های تو که در قاب نشستست
وَ چنان سقف که با نور چراغ دل ما
میتابد
من در این خاک غریب
خانه ای خواهم ساخت...
#محمد_لالوی
۵/۱/۹۶
- mohamad lalavi
- شنبه ۵ فروردين ، ۱۴:۲۶ ب.ظ
- بازدید : ۵۰۱
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید