عشق،چهره زیبای تو باشد که نباشد
از یار چه گویم که نباشد که نباشد
من دیده به در مانده نگاهم به خیابان
از غم چه بگویم که به اغراق نباشد
شب در پی شب گریه و آهم به هیاهو
بیچاره دلی کز سر و کارش به تو باشد
انقدر بگفتم که به رویا که بیاید
اما حصلش شد به خوابی که نباشد
رندان گذر از کوی تورا سخت شمردند
کز راه نرفتم که به بی راه نباشد
ساقی شدم و تشنه لبان را به هوایی
تا تشنگیم در گروی یار نباشد
مشتاق تر از من به کجا دیده خیابان
این نم نم باران که مرا کار نباشد
تو رفته ای و رفتن تو کار خدا بود
پس غیر نگویید که از یار نباشد
محمد لالوی
۸/۱۱/۹۳
https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad
- mohamad lalavi
- شنبه ۱۲ ارديبهشت ، ۱۳:۲۵ ب.ظ
- بازدید : ۴۷۵