منم آن یاور شیرین و همان دلبر زار
به کجا گم شده ای یار خراسانی من؟
در پی ات در به در و ساده در این دامن خاک
مَنی چُوللَرَده قُویُوب مَنسیْز هارانی گَزَه سَن
***
به کجا گم شده ای یار خراسانی من؟
ساعت و عقربه و وقت چه بد میگذرد
گشتنم در پی تو لای همین خاطره ها
ساعتی هم به یک و گاه به صد میگذرد
***
میرود،میگذرد، یاد فقط میماند
یاد آن خاطره ای در پس ان شهر قشنگ
همه را ارثیه ی کوله ی خاکم بکنند
من بمانم وَ همان خاطره ی دامن ننگ
***
همه محتاج صدایم که در آن اوج نیاز
میشود عقده به فریاد خموش
میکند هر دو سه روزی،سر یاد
تو کجایی صَنَمم؟ ای یَل بنیاد چموش
محمد لالوی
۱۲/۹/۹۴
https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad
- mohamad lalavi
- پنجشنبه ۱۲ آذر ، ۰۲:۴۳ ق.ظ
- بازدید : ۳۷۹
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید