حتم دارم،گر روی برگشتنی در کار نیست
طاقت بیچاره دل را با غمت همیار نیست
حتم دارم میروی بیچاره میگردد دلم
حتم دارم رفتنت را،فکر من بیمار نیست
طاقتی خواهد ز سنگ و با دلی چون آهنین
تا روی آتش نگیرد،چون دلم فولاد نیست
من به یک ناز نگاهت میشود حالم خراب
شهر ویران نگاهت تا به کی آباد نیست؟
بونه میگیرد دلم از دوری و از مشکلات
مشکل قلبم به تنهایی و شب بیدار نیست
بی کس و تنها در اینجا،در بهاری سرد سرد
یخ زدم تنها ولی اینجا کسی دلدار نیست
میروی آری برو اما ببر این خاطرات
در سر دیوانه ام جایی بر این ایام نیست
محمد لالوی
۲۰/۴/۹۳
https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad
- mohamad lalavi
- شنبه ۱۲ ارديبهشت ، ۱۳:۱۷ ب.ظ
- بازدید : ۴۷۷
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید