شاید چو بمیرم بِه از این حالِ خراب است
هر شب منِ بیچاره و این بغض؛ عذاب است
بی خوابم و عادت شدنِ این مرضِ سخت
از فرطِ هجومِ همه آن گریه ی ناب است
صد فکر ز بی خوابی و من مانده چه تنها
هر پرسش من منتظر حرف حساب است
من مانده ام و لشکری از پرسش و یک راه
یک پوک ز نخ و، آخرِ سیگار جواب است
مرتد شده ام،مُردنِ من حرف خودم نیست
کافر شده را، کشتن دلدار؛ ثواب است
محمد لالوی
۲۰/۱۱/۹۴
- mohamad lalavi
- جمعه ۲۳ بهمن ، ۲۳:۰۶ ب.ظ
- بازدید : ۲۵۲
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید