به کاخ نشسته ای اگر عمری،تو حال،به خانه بساز
به کنجِ دنجِ خلوت و من و این کوخِ شاعرانه بساز
بخند که خنده ات کلید حل مشکل هاست
اگر دلیل خنده دگر نیست،به حل بی بهانه بساز
گلم لباس عمر خودت را ز غصه های احمقانه ندوز
بخند به قصه های عاشقانه و به عشق عامیانه بساز
تمام شعر من است تلألو یک خواهش
اگر کم است سهم ما ز خوشبختی....،تو عاشقانه بساز
به گوشه ی دفتری نوشته بود یک وقتی:
"زمانه اگرم که با تو نسازد،تو با زمانه بساز"
محمد لالوی
۲۳/۱/۹۵
- mohamad lalavi
- دوشنبه ۲۳ فروردين ، ۱۴:۰۱ ب.ظ
- بازدید : ۲۵۸
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید