این گریه های نم نم بی صدا کجا
ما در خم کوچه های غم و شما کجا؟
وقتی تظلّم ما را به کسی خیال نیست
دیگر چرا مهم که تو کجا و خدا کجا؟
گفتی که مرحم اندوه آدمیست، شعر
گفتم مرا و این همه شعرم ،شفا کجا؟
گفتی گمان ز یاد میبری این بغض بسته را
گفتم ببین به اشک پس از تو،...جفا کجا؟
از هرچه مرا که هست گفتی ز یاد برده ای؟
از هرچه تو را که نیست گفتم،...پس وفا کجا؟
دردی که هست را چه حاجتی به گفتگوست
حرفی که نیست را به پنهان و خفا کجا
آری که مرحم اندوه آدمیست، شعر
ما را ز غزل های بی سروپا،...جدا کجا؟
محمد لالوی
۲۳/۲/۹۵
https://telegram.me/mohammadlalavi
- mohamad lalavi
- جمعه ۲۴ ارديبهشت ، ۰۰:۱۸ ق.ظ
- بازدید : ۳۴۲
شیرین غیاثی پور :
عالی بود عالی👌🏻👌🏻👌🏻امیررضا خانلاری :
سلام و عرض ادب امکان انتشار ...بالای آسمان :
قشنگ بود اما می تونست بهتر باشه منظورم از حیث محتواستبالای آسمان :
قشنگه آفرینمحمدرضا سلمانیاننژاد :
استعداد خوبی در این شعر به نمایش ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
خواهش میکنممحمدرضا سلمانیاننژاد :
شعر قشنگی بود البته من شعر شناس ...محمدرضا سلمانیاننژاد :
قشنگ بود حال و هوای خوبی داشتما شیعهها :
سلام خیلی وبلاگت و مطالبت قشنگه از ...خانه سلامتی :
خوبه معنی ها رو هم نوشتید