کار سختی نیست با غم ساختن

گریه را پنهان و با کم ساختن


خنده ای بر لب وَ بغضی در گلو

در پی آرامش حتی با بدان هم ساختن


کار سختی نیست گر پایان دهد

عمر را کز نو بباید ساختن


ناکسی سخت است ولی با اینهمه

بی کسی سختر به ناکس ساختن


فکر بودن با تو در عمری دگر

همچو لیوانیست ز کم،پر ساختن


سرنوشتی بدتر از اینی نبود

تا که ما را این چنینی ساختن


سازش من با تمام این همه نامردمی

خاطراتی که مرا از من جدایم ساختن



محمد لالوی

۲۰/۴/۹۴


https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad

  • mohamad lalavi
  • سه شنبه ۳۰ تیر ، ۲۳:۴۶ ب.ظ
  • بازدید : ۱۷۰
نظرات شما ( ۰ )

چه فرقی میکند تنها میان،به کوهی همچو یک ثروت بمیرم

و یا رسوا میان دامن تو،به دور از هرچه که نخوت بمیرم


چه فرقی میکند حالا میان،من و ما و همان و هر چه هستید

نماند صحبتی جز آن که گفتی،که باید با کمی عبرت بمیرم


چه فرقی دارد این مرگم چگونه،و تاریخش که باید چند باشد

نمیامد نشانی از تو این بار،مقدر گشته که در غربت بمیرم


دلی کز تو نشانی در برش نیست،همان بهتر که در جایش نباشد

بسوزد زیر پای نا رفیقان،که این بار شاید از شهرت بمیرم


خدا را کی کنم یادی از انوقت،که در فکرم تو گشتی همچو یک بت

بتی سختر ز بت های زمانه،بتی کز آن بدین هیبت،بمیرم


بمیرم تا که یادم تازه گردد،بریزد خون سردم رو به این راه

صدایم ماندگار و چهره ام تر،بماند تا بدین صحبت بمیرم


محمد لالوی

۲۶/۴/۹۴


https://telegram.me/khatkhatihay_mohammad
  • mohamad lalavi
  • سه شنبه ۳۰ تیر ، ۲۳:۴۴ ب.ظ
  • بازدید : ۱۸۰
نظرات شما ( ۰ )